قتل جوان ۳۶ ساله در میدان تره‌بار (۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴) تشکیل قرارگاه مدیریت امنیت روانی در جامعه یک ایرانی در شلیک مرزبانی آذربایجان کشته شد زمان انتشار کلید اولیه کنکور ۱۴۰۴ اعلام شد | متقاضیان سؤالاتشان را از طریق سیستم پاسخگویی الکترونیکی بپرسند لیست ۱۴ تایی دارو‌های ممنوعه سفر حج (۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴) ویزیت رایگان کودکان دارای ناهنجاری مادرزادی در بجنورد (۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴) سرایداران مدارس هم رتبه‌بندی می‌شوند | صدور احکام و امتیازات از اول مهر ۱۴۰۴ جزئیات ثبت نام آزمون استخدامی آموزش و پرورش ۱۴۰۴ اعلام شد + زمان‌بندی سارقان گوشی دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی تهران دستگیر شدند (۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴) حدود ۵۲ هزار نفر با طرح مهرآموز، حامی ایتام شدند شکارچیان غیرمجاز در بند قانون افتادند | دستگیری عاملان شهادت محیط‌بان گلستانی پیش‌بینی هوای مکه و مدینه هنگام سفر ایرانی‌ها | گرمای شدید در مسیر عربستان همه آنچه که باید درباره رژیم میوه خواری بدانید علت طولانی‌شدن فرایند دریافت وام ازدواج چیست؟ اجلاس مدیران گروه بهبود تغذیه دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور در مشهد برگزار شد (۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴) نایب‌رئیس مجلس: سکوی پرتاب کشور، رسیدگی به امور آموزش و پرورش است سامانه دریافت شکایات از کنکور کلید خورد ممنوع‌الخروجی حجاج پیش از سفر اعلام می‌شود | سربازان هم به حج تمتع ۱۴۰۴ می‌روند گلایه‌ معلمان در روز معلم | از ساعات طولانی تا حجم زیاد کتاب‌ها! پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (شنبه، ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴) | دمای مشهد به ۳۷ درجه می‌رسد نزدیک به ۹۰ هزار معلم جدید تا مهر ۱۴۰۴ استخدام می‌شوند سامانه جدید آموزش و پرورش برای جلوگیری از آسیب‌های اجتماعی دانش‌آموزان نخستین گروه حجاج خراسانی ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از فرودگاه مشهد اعزام می‌شوند سیاست جدید آموزش و پرورش برای دانش‌آموزان استثنایی | کنارهم‌بودن کودکان عادی و استثنایی مفید است تقدیر از ۲۴ معلم نمونه از بین ۵۹۰ هزار نفر دبیر مدارس دولتی و غیردولتی چرا برخی تحصیل کرده ها بر خلاف توصیه های علمی رفتار می کنند؟ | باسوادهای بی منطق هشدار کمبود شیرخشک‌های عادی ۷۲ درصد پرونده‌های کیفری مربوط به ۱۰ جرم اول در خراسان رضوی ارائه مشاوره روانشناسی رایگان و کم‌هزینه در مناطق کم‌برخوردار افزایش مصرف دارو‌های بدون نسخه در کشور
سرخط خبرها

درباره موضوع مهم پف نکردن چشم‌ها بعد از گریه کردن

  • کد خبر: ۱۷۱۱۱۳
  • ۰۴ تير ۱۴۰۲ - ۱۲:۳۳
درباره موضوع مهم پف نکردن چشم‌ها بعد از گریه کردن
حس اینکه صورتش بعد از چند قطره، دفرمه می‌شود و باد می‌کند و بدتر اینکه، باید بابتش به دیگران جواب بدهد، آزارش می‌داد.
قاسم فتحی
نویسنده قاسم فتحی

فکر می‌کنم چندوقتی می‌شد که «پف نکردن چشم‌ها بعد از گریه کردن» به مسئله حیاتی یکی از رفقایمان تبدیل شده بود. جوری درباره اش حرف می‌زد انگار موهبتی را از دست داده یا ظلمی ازلی ابدی نصیبش شده است که هیچ رقمه نمی‌تواند کاری برایش بکند. از اینکه خواهرش می‌تواند کلی گریه کند و کسی نفهمد، ولی او با کوچک‌ترین نم اشکی چشم هایش باد می‌کند، شاکی بود. احساس فلاکت می‌کرد. حس اینکه صورتش بعد از چند قطره، دفرمه می‌شود و باد می‌کند و بدتر اینکه، باید بابتش به دیگران جواب بدهد، آزارش می‌داد.

حالا حسابش را بکنید اگر دلش می‌خواست یک وقتی، یک جایی، اصلا گیریم جلو یک جمع بزرگی،‌ها های گریه کند، احتمالا طوری صورتش ورم می‌کرد که نه می‌توانست ببیند، نه می‌توانست نفس بکشد. حالا دیگر برای این پف کردن و قرمزشدن شدید چشم‌ها و راه افتادن آب از لب ولوچه و بینی اش باید فکر اساسی می‌کرد.

البته فکر اساسی که وجود نداشت. کاری از دستش برنمی آمد به جز اینکه جلو خودش را بگیرد. باید حواسش را جمع می‌کرد تا بغض هایش را کنترل کند و از هرگونه موقعیتی که در آن به شدت تحت تأثیر قرار می‌گرفت، اجتناب کند.

نباید در معرض هیچ فیلم و عکس و کتابی قرار می‌گرفت. درواقع اگر هم در معرضشان قرار می‌گرفت، نباید خیلی عمیق می‌شد. نباید زیادی فکر و خیال می‌کرد. بعدش گفتیم سری به خواهرش بزند و ببیند او چطور توانسته است به این ویژگی خدادادی دست پیدا کند.

همه این حساسیت‌ها به این برمی گشت که دیگران او را بابت این گریه‌ها سین جیم نکنند و راستش من -و ما- اصلا متوجه نمی‌شدیم حساسیت دیگران چرا باید این همه برای او مهم باشد. اما مهم بود و در این فقره هم کاری از دست ما برنمی آمد. می‌گفت بعد از گریه کردن چندساعتی بی نهایت حالش خوب است. کیفور است. نفس می‌کشد.

یک جور رهایی و بی قیدی از ته ته درونش ترشح می‌کند که هیچ موقعیت دیگری این حال را برایش نمی‌آورد. ولی همین که می‌خواهد از محدوده اش، از اتاقش، بزند بیرون، نگران است کسی چیزی بگوید و گند بزند به همه این حس وحال؛ و متأسفانه بیشتروقت‌ها این اتفاق می‌افتاد. بحث‌ها بعد از این دیدن چشم‌های پف کرده اش توسط خانواده کشیده می‌شد به این سمت که «این خرس گنده معلوم نیست چشه و چه گندی زده که هر چندروز یه بار زارزار گریه می‌کنه و با چشمای ورم کرده می‌آد بیرون. داره خودش رو کور می‌کنه.»

البته این رفیق خرس گنده ما کم مصیبت نداشت و اتفاقا برای همین هم دلش می‌خواست دست کم با فراغ بال گریه کند، ولی این یک قلم آزادی را داشتند از او می‌گرفتند. دلش می‌خواست بابت همین هم یک دل سیر گریه کند، ولی جلو خودش را می‌گرفت.

فکر نمی‌کردم روزی برسد که یک نفر برای گریه کردن هم سازوکار بچیند، غبطه بخورد و مقرراتی تنظیم کند. فکر می‌کردم گریه ‎ها بداهه می‌آیند و لابد دیگران، حتی نزدیک‌ترین آدم ها، اجازه می‌دهند بی هیچ تصور و نگرانی اشک را بریزی و کارت را بکنی. چاره کار باز هم به دست مرگ باز شد. پدرش از دنیا رفت و حالا هر گریه او یک دلیل مشخص دارد؛ بی پدری!

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->